6 خطای رایج در دیجیتال برندینگ و مارکتینگ
فهرست مطالب
در دنیای رقابتی امروز، دیجیتال برندینگ یکی از مؤثرترین روشها برای رشد و موفقیت کسبوکارهاست. اما مانند هر ابزار قدرتمندی، اگر بهدرستی استفاده نشود، میتواند به ضرر برند تمام شود. دیجیتال برندینگ نهتنها ابزار تبلیغاتی، بلکه زبان ارتباطی اصلی میان برند و مشتری است.
بسیاری از کسبوکارها با وجود سرمایهگذاری بالا در این حوزه، به دلیل اشتباهات استراتژیک دچار آسیبهای جدی میشوند.
فهم صحیح از این خطاها و یادگیری از نمونههای واقعی، میتواند مسیر موفقیت برند را هموار کند.
در این مقاله به 6 خطای رایج در دیجیتال برندینگ و مارکتینگ میپردازیم و برای هر مورد، مثالی از شکست برندهای بزرگ جهانی ارائه میدهیم.
1. عدم توجه به نیازهای مشتریان در دیجیتال برندینگ
اولین و شاید مهمترین اشتباه در دیجیتال برندینگ ، نادیده گرفتن نیازها، سلایق و حساسیتهای مشتریان است. برندهایی که بدون تحقیق و شناخت دقیق مخاطبان، وارد کمپینهای تبلیغاتی میشوند، اغلب با شکست روبرو خواهند شد.عدم درک درست از دغدغهها، فرهنگ، و خواستههای مشتری، میتواند پیام برند را از مسیر اصلی منحرف کند. در دنیای دیجیتال، مشتریان قدرت بیشتری دارند و به راحتی تجربه منفی خود را با دیگران به اشتراک میگذارند. نظرات منفی در شبکههای اجتماعی میتواند به سرعت گسترش یابد و وجهه برند را زیر سوال ببرد.
تحقیقات بازار، نظرسنجیهای آنلاین، و تحلیل رفتار کاربران باید به عنوان پایه تصمیمگیری در دیجیتال برندینگ قرار گیرند. تنها با شناخت دقیق مشتریان است که میتوان محتوای مرتبط، پیامهای مؤثر، و کمپینهایی با بازده بالا طراحی کرد.
کمپین “Live for Now” پپسی در سال ۲۰۱۷ با هدف نمایش پیام صلح، اتحاد و مشارکت اجتماعی طراحی شد. در این تبلیغ، کیندال جنر (مدل و سلبریتی آمریکایی) در حین یک عکاسی مد، ناگهان تصمیم میگیرد به گروهی از معترضان خیابانی که پلاکاردهای مبهمی در دست دارند بپیوندد. او در انتهای تبلیغ، یک قوطی پپسی به یک افسر پلیس میدهد که این اقدام بهظاهر باعث آرامش در فضا میشود.
این تبلیغ فوراً با انتقادات شدید روبرو شد. بسیاری از مردم و فعالان اجتماعی آن را توهینی به جنبشهای واقعی اعتراضی مانند Black Lives Matter دانستند. منتقدان میگفتند که پپسی با سادهسازی و تجاریسازی اعتراضات اجتماعی واقعی، مبارزات مردم را به ابزاری برای فروش نوشابه تقلیل داده است. بهویژه استفاده از یک چهره مشهور سفیدپوست بهعنوان ناجی اعتراضات، باعث خشم افکار عمومی شد.
واکنشها در شبکههای اجتماعی بسیار منفی بود و کاربران این تبلیغ را “بیاحساس”، “غیراصیل”، و “فرصتطلبانه” توصیف کردند. در نتیجه، پپسی مجبور شد تبلیغ را از تمامی رسانهها حذف کند و بیانیهای رسمی برای عذرخواهی منتشر نماید.
این شکست نمونهای روشن از نادیده گرفتن نیازها، نگرانیها و احساسات واقعی مخاطبان در دیجیتال برندینگ است. برند نتوانست پیام اجتماعی خود را به شیوهای معتبر و همدلانه منتقل کند، و همین موضوع موجب آسیب به اعتبار آن شد.
2. نبود پیام یکپارچه برند در دیجیتال برندینگ
یکی دیگر از خطاهای رایج در دیجیتال برندینگ ، ناهماهنگی در پیامهای برند در پلتفرمهای مختلف است. این موضوع باعث سردرگمی مشتریان و کاهش اعتماد آنها به برند میشود. وقتی پیامها در وبسایت، شبکههای اجتماعی، ایمیلها و تبلیغات آنلاین با هم ناسازگار باشند، مخاطب نمیتواند تصویر مشخصی از هویت برند دریافت کند. برندهایی که یک لحن، سبک بصری و محتوای منسجم ندارند، در ذهن مشتری پراکنده و غیرقابل اعتماد جلوه میکنند. یکپارچگی در پیام برند، حس ثبات و اعتبار ایجاد میکند و تجربه مشتری را بهبود میبخشد.
در سال ۲۰۱۰، برند پوشاک GAP بهطور ناگهانی لوگوی کلاسیک و آشنای خود را با یک طراحی جدید جایگزین کرد، بدون اینکه کمپین معرفی یا تعامل مؤثری با مشتریان در فضای دیجیتال داشته باشد.
این تغییر، بهشدت کاربران فضای آنلاین و مشتریان وفادار را سردرگم و ناراضی کرد، چون هویت بصری برند که سالها با آن ارتباط برقرار کرده بودند، بیمقدمه دگرگون شده بود.در پلتفرمهایی مثل فیسبوک و توییتر، واکنشها بسیار منفی بود و برند هیچ استراتژی مشخصی برای پاسخگویی نداشت.
این عدم هماهنگی در پیام و تصویر برند باعث کاهش اعتماد مخاطبان شد و فشار عمومی GAP را مجبور کرد تنها چند روز بعد، لوگوی قدیمی را بازگرداند. مشکل اصلی نه فقط تغییر لوگو، بلکه نبود یکپارچگی در پیام برند، عدم اطلاعرسانی، و ضعف در مدیریت ارتباطات دیجیتال بود. این تجربه نشان داد که در دیجیتال برندینگ، حتی یک تغییر ساده اگر بدون هماهنگی و ارتباط مؤثر انجام شود، میتواند اعتبار برند را تهدید کند.
3. نادیده گرفتن شبکههای اجتماعی در دیجیتال برندینگ
در دنیای امروز، حضور فعال در شبکههای اجتماعی بخش جداییناپذیر از دیجیتال برندینگ است.برندهایی که این فضا را نادیده میگیرند، بخش بزرگی از بازار خود را از دست خواهند داد . شبکههای اجتماعی نهتنها بستری برای تبلیغات هستند، بلکه محلی برای گفتوگو، شنیدن صدای مشتری و ایجاد وفاداری برند محسوب میشوند.مشتریان انتظار دارند برندها در این فضاها پاسخگو، در دسترس و فعال باشند. عدم حضور یا فعالیت ضعیف در این پلتفرمها میتواند به منزله بیتفاوتی برند نسبت به مخاطبان تلقی شود. همچنین، شبکههای اجتماعی فرصت بینظیری برای وایرال شدن محتوا و تعامل مستقیم با جامعه هدف فراهم میکنند.در دنیای دیجیتال برندینگ امروز، نادیده گرفتن این کانالها یعنی نادیده گرفتن قلب تپنده بازار.
در سال ۲۰۲۱، برند لوکس و معتبر Bottega Veneta تصمیم گرفت بهطور کامل از شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، فیسبوک و توییتر خارج شود.هدف این تصمیم، ایجاد یک حس انحصار، خاصبودن و تمرکز بر تجربه حضوری و سنتی بود. اما در عمل، این اقدام موجب شد تعامل دیجیتال با نسل جدید مشتریان بهشدت کاهش یابد.در عصری که کاربران برندها را از طریق محتوای آنلاین دنبال میکنند، این غیبت به منزله «ناپدید شدن از چشم بازار» تعبیر شد.
رقبای مستقیم این برند مانند Gucci و Dior در همین زمان با کمپینهای گسترده و خلاقانه در اینستاگرام و تیکتاک در حال جذب کاربران جوان بودند. در نهایت، Bottega Veneta مجبور شد با استراتژی جدیدی تحت عنوان “Digital Journal” دوباره به فضای دیجیتال بازگردد.این تجربه نشان داد که حتی برندهای لوکس نیز نمیتوانند از حضور فعال و تعامل مستمر در شبکههای اجتماعی در دیجیتال برندینگ چشمپوشی کنند.
4. وابستگی بیش از حد به تبلیغات با هزینه گزاف
تمرکز صرف بر تبلیغات با هزینه های گزاف بدون ایجاد محتوای ارزشمند و تعامل ارگانیک، یکی دیگر از اشتباهات رایج در دیجیتال برندینگ است. تبلیغات پولی، اگر بدون پشتیبانی محتوایی و استراتژی بلندمدت باشد، نتیجه پایداری نخواهد داشت. بسیاری از برندها بودجه زیادی را صرف تبلیغات کلیکی یا بنری میکنند، اما چون محتوای پشت آن تبلیغ قانعکننده یا مفید نیست، نرخ تبدیل پایین میماند.
مشتریان امروز بهدنبال اصالت، ارزش و ارتباط واقعی با برندها هستند؛ نه فقط پیامهای تبلیغاتی تکراری.اگر کاربران پس از کلیک روی یک آگهی با وبسایت ضعیف یا محتوایی سطحی مواجه شوند، به سرعت اعتماد خود را از دست میدهند. ترکیب تبلیغات پولی با بازاریابی محتوایی، سئو، ایمیل مارکتینگ و تعامل مستمر، پایه موفقیت پایدار در دیجیتال مارکتینگ است.وابستگی بیش از حد به پول، بدون ساختن ارتباط واقعی با مخاطب، یک استراتژی ناپایدار و پرهزینه خواهد بود.
در اوایل دهه ۲۰۰۰، شرکت سونی بخش عمدهای از بودجه بازاریابی خود را صرف تبلیغات با هزینه بسیار زیاد کرد تا محصولاتش را به بازار معرفی کند.
با این حال، تمرکز کافی بر تولید محتوای ارزشمند و بهبود تجربه کاربری نداشت؛ یعنی محتوای آموزشی، داستانسرایی برند و تعامل مستقیم با مشتریان را نادیده گرفت.این امر باعث شد مشتریان پس از دیدن تبلیغات اولیه، نتوانند ارتباط عمیق و طولانیمدتی با برند برقرار کنند و احساس کنند تنها با یک پیام تبلیغاتی سطحی مواجه شدهاند.
رقبای سونی که همزمان به بازاریابی محتوایی و تعامل در فضای دیجیتال اهمیت میدادند، توانستند وفاداری بیشتری در مشتریان ایجاد کنند.نتیجه این بود که سهم بازار سونی کاهش یافت و مشتریان به سمت برندهای رقیب با تجربه کاربری بهتر جذب شدند.این مثال نشان میدهد در دیجیتال برندینگ ، موفقیت تنها با تبلیغات پولی حاصل نمیشود و ترکیب آن با محتوای قوی و تعامل مستمر ضروری است.
5. نادیده گرفتن دادهها و تحلیل رفتار کاربران
دیجیتال برندینگ و مارکتینگ بدون تحلیل دادهها مانند انداختن تیر در تاریکی است.برندهایی که اطلاعات کاربران را جمعآوری نمی کنند یا جمع آوری می کنند اما به درستی و علمی تحلیل نمیکنند، فرصتهای طلایی رشد را از دست میدهند. دادهها به کسبوکارها کمک میکنند رفتار مشتریان، علایق و روندهای بازار را بهتر درک کنند و استراتژیهای خود را بهینه نمایند. تحلیل دقیق دادهها میتواند نقاط قوت و ضعف برند را شناسایی کرده و به بهبود مستمر آنها منجر شود. همچنین، بدون داده و تحلیل آن، تخصیص بودجه و منابع به بخشهای موثر دشوار خواهد بود و احتمال هدررفت سرمایه افزایش مییابد. بنابراین، استفاده از ابزارهای تحلیل داده و بهکارگیری نتایج آن در تصمیمگیریها، از اصول حیاتی موفقیت در دیجیتال برندینگ است.
شرکت بلاکباستر (Blockbuster) که زمانی بزرگترین سرویس اجاره فیلم و بازی بود، دادههای زیادی درباره رفتار مشتریان و تغییرات بازار در اختیار داشت.با این حال، مدیران بلاکباستر به روند رو به رشد استریم آنلاین توجه نکردند و استراتژی خود را مطابق با این تغییرات بهروزرسانی نکردند.
آنها به مدل سنتی اجاره فیلم و بازی به شکل حضوری وفادار ماندند، در حالی که مشتریان به سمت تماشای آنلاین و دسترسی سریعتر تمایل پیدا کردند.در مقابل، رقیب جدید آنها یعنی نتفلیکس (Netflix) با تحلیل دقیق دادههای کاربران، خدمات ویدئو استریم را توسعه داد و به سرعت بازار را تصاحب کرد.
نادیده گرفتن این تغییرات و عدم واکنش به دادههای مهم، باعث شد بلاکباستر از رقابت عقب بماند و به سقوط این برند بزرگ منجر شود.این مثال بهخوبی نشان میدهد که بدون تحلیل و استفاده هوشمندانه و علمی از دادهها، حتی برندهای قدرتمند هم در دیجیتال برندینگ شکست خواهند خورد.
6. تعامل ضعیف با مشتریان در فضای دیجیتال
تعامل مؤثر با مشتریان یکی از ارکان کلیدی موفقیت در دیجیتال برندینگ است. عدم پاسخگویی به نظرات، شکایات یا بازخوردهای مشتریان، باعث ایجاد حس بیتوجهی و نادیده گرفته شدن میشود. در فضای دیجیتال که ارتباط مستقیم و فوری اهمیت زیادی دارد، چنین رفتاری میتواند اعتماد مشتریان را به سرعت کاهش دهد.
مشتریان انتظار دارند برندها فعالانه در شبکههای اجتماعی، وبسایتها و پلتفرمهای مختلف پاسخگو باشند و مشکلات را رفع کنند.تعامل مثبت و سریع با مشتریان نه تنها به بهبود تجربه آنها کمک میکند، بلکه باعث افزایش وفاداری و تبلیغات دهان به دهان مثبت میشود.برندهایی که در این زمینه ضعیف عمل کنند، به راحتی مشتریان خود را به رقبا واگذار خواهند کرد و در بازار دیجیتال شکست خواهند خورد.
شرکت هواپیمایی United Airlines در سال ۲۰۱۷ به دلیل یک حادثه جنجالی که در شبکههای اجتماعی بسیار بازتاب داشت، با انتقادات گسترده ای مواجه شد.موقعیتی پیش آمد که یکی از مسافران بهصورت اجباری از پرواز حذف شد و فیلم آن در فضای مجازی به سرعت منتشر شد. واکنش اولیه شرکت به این حادثه کند و بدون عذرخواهی واضح بود، و به شکایات و انتقادات کاربران در زمان مناسب پاسخ داده نشد.
این واکنش ضعیف باعث شد خشم عمومی افزایش یابد و اعتبار برند به شدت آسیب ببیند. پس از فشار گسترده رسانهای ، شرکت مجبور شد عذرخواهی کند و تغییراتی در سیاستهای خود ایجاد نماید، اما خسارت زیادی به تصویر برند وارد شده بود. این اتفاق نشان میدهد که در دیجیتال مارکتینگ، تعامل فعال و پاسخگویی فوری به مشتریان در حفظ اعتبار برند حیاتی است.
جمعبندی: موفقیت در دیجیتال مارکتینگ نیازمند اجتناب از اشتباهات رایج است
اگر قصد دارید در دیجیتال مارکتینگ به موفقیت واقعی دست پیدا کنید، باید از اشتباهاتی که برندهای بزرگ مرتکب شدهاند درس بگیرید. شناخت نیاز مشتری، هماهنگی پیام برند، حضور فعال در شبکههای اجتماعی، ترکیب تبلیغات با محتوا، تحلیل دادهها و تعامل مؤثر با مخاطبان، اصولی هستند که در مسیر درست دیجیتال مارکتینگ به شما کمک خواهند کرد.
گروه راهکاران ویژند با هدف ارائه راهکارهای دقیق و حرفهای در حوزه دیجیتال برندینگ ، مارکتیگ و ایجاد کانال های فروش و ارتباط با مشتری برای 15 دقیقه بهصورت کاملاً رایگان مشاوره تلفنی ارائه میدهد.
نظر شما در این مورد چیه؟
برای ارسال نظر لطفا ابتدا ثبتنام کنید یا وارد شوید.